جدول جو
جدول جو

معنی تفرقه کردن - جستجوی لغت در جدول جو

تفرقه کردن
پریشان کردن. پخش کردن. پراکنده کردن:
باد سحرگاهیان کرده بود تفرقه
خرمن درّ و عقیق بر همه روی زمین.
منوچهری.
، فرق کردن. تشخیص دادن. متمایز کردن:
گردش چرخ بد و نیک ز هم نشناسد
آسیا تفرقه از هم نکند گندم و جو.
صائب.
، تقسیم کردن. بخش کردن: و سیاری بداد تمام آن مال عثمان بن عفان و حسین عمرو را که فقهای فریقین بودند تا تفرقه کردند بر ضعفا و اهل بیوتات. (تاریخ سیستان). و بعد از آن بر همان قاعده هرچه از خمس برسیدی تفرقه کردندی. (مجمل التواریخ و القصص). خزاین موروث و ذخایر مدفون بر جماعت اتباع تفرقه کرد. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 183).
تا نرسد تفرقۀ راه پیش
تفرقه کن حاصل معلوم خویش.
نظامی.
و اموال را که حاصل کردندی بر این و بر آن بخش کرد و بر لشکر و خواص تفرقه کرد. (جهانگشای جوینی). رجوع به تفرقه و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بدرقه کردن
تصویر بدرقه کردن
به درگه شدن بدرهه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفریح کردن
تصویر تفریح کردن
ماژیدن شادمانی نمودن شادی کردن، گردش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
جدا کردن، پراکنده کردن، کم کردن کاستن، جدایی، کاهش، کم کردن عدد کوچکتر از عدد بزرگتر کوچکتر را مفروق و بزرگتر را مفروق منه گویند، جمع تفریقات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفریط کردن
تصویر تفریط کردن
کوتاهی کردن کوتاه آمدن مقابل افراط کردن، تباه کردن ضایع ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجربه کردن
تصویر تجربه کردن
آزمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متفرق کردن
تصویر متفرق کردن
پر گنتن پر گندن پر گاندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجربه کردن
تصویر تجربه کردن
از سر گذراندن، آزمودن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از متفرق کردن
تصویر متفرق کردن
پراکنده کردن، پراکندن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
Absolve, Acquit
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تجربه کردن
تصویر تجربه کردن
Experience
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تفریق کردن
تصویر تفریق کردن
Subtract
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تجربه کردن
تصویر تجربه کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تجربه کردن
تصویر تجربه کردن
experimentar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تفریق کردن
تصویر تفریق کردن
sottrarre
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
assolvere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تجربه کردن
تصویر تجربه کردن
sperimentare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تفریق کردن
تصویر تفریق کردن
subtrair
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تجربه کردن
تصویر تجربه کردن
experimentar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
absolver
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تفریق کردن
تصویر تفریق کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
赦免 , 使无罪
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تفریق کردن
تصویر تفریق کردن
subtrahieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تفریق کردن
تصویر تفریق کردن
odejmować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
uniewinnić, uniewinniać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تجربه کردن
تصویر تجربه کردن
doświadczać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تفریق کردن
تصویر تفریق کردن
віднімати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
виправдовувати , виправдовувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تجربه کردن
تصویر تجربه کردن
досвідчувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
freisprechen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تجربه کردن
تصویر تجربه کردن
erfahren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تفریق کردن
تصویر تفریق کردن
вычитать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
оправдывать , оправдывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تجربه کردن
تصویر تجربه کردن
испытывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تبرئه کردن
تصویر تبرئه کردن
absolver
دیکشنری فارسی به اسپانیایی